Ɲ ℳ

آخرین مطالب

عید

| يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۵۹ ق.ظ



عید واقعی از آن کسی است ک پایان سالش را جشن بگیرد

نه آغاز سالی که از آن بی خبر است • • •



سال نو مبارک
  • ۰ نظر
  • ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۵۹

پایان

| شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۵۷ ب.ظ


چه پایانی کشنده تر از این که حتی خودتم ندونی داره تموم نمیشه




قبل از اینکه

| دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۰۳ ق.ظ


قبل از اینکه چیزی رو بخوای، فکر کن ببین اصلا حق داری و میتونی اونو بخوای یا نه.


اصلا ببین کجا وایسادی. زِر زده هرکی گفته خواستن توانستن است




مرگ

| پنجشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۴۶ ق.ظ

دیشب تن خواب آلود مرگ را از گور سرکشم بیرون کشیدم


بوی خاک خیسش که بلند شد به یاد دارم مشامت شیدایی می کرد ,

غبار از تنش زدودم زخم های کاری اش را مرهم نهادم لباس روشنی تنش کردم ,

میگویند جرمش هویدا کردن بود. . ,

محرم اسرارم شد . . ,

سراپا گوش بود خوب میدانم چه گفتم نمیدانم چه شنید که خواب زده شد ,

دیگر کلماتم را نمی فهمید , دیگر به نور روزنه اکتفا نمی کرد ,

دیگر برایش وزیر جنگ یا سفیر صلح توفیری نداشت ,

بیزار شد از تمام این روبات های دوپا ؛ از تمام این سند های پاک شده ؛ از تمام این

تاریخ تحریف شده . . . ,

دیگر خوب میدانست راه رفتن لب تیغی از جنس نور هیچ نقابی بر صورتش به جای نمی گذارد ,

اینجا صورتِ زخمی شرف دارد به نقابی آراسته,

اینجا لب تیغ یعنی هیچکس به پایین نگاه نمی کند. . ,



خسته

| سه شنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۳۰ ق.ظ


خسته ,

بی آنکه جز با خویشتن به جنگ برخواسته باشم ,

هرچند جنگی از این فرساینده تر نیست ,

که پیش از آن که باله برانگیزی ,

آگاهی که ساغی عظیم کرکسی گشوده بال ,

برسراسر میدان گذشته است ,

تقدیر از تو گدازی خون آلوده در خاک کرده است ,

و تو را از شکست و مرگ گریزی نیست . . ,




اشتباه

| دوشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۲۲ ب.ظ


احتمالا تو گور از تجربه هام استفاده میکنم ، تا زنده ام فقط اشتباه میکنم و درس میگیرم


تولدم مبارک



من مانده‌ اَم تنهـــــــــا

| چهارشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۰ ق.ظ


وسطِ .. مانده‌ اَم تنهــــــــا ; با من انگار خانه‌ هــا قهـــــــــرند ;

ای بُن بست هــــــایِ توو در توو ; دوستانم کجایِ این شهــــــــرَنــد . . .؟؟!


دنیای مجازی

| شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۵۸ ب.ظ


کی فکر میکرد یه روزی حرفامون رو به آدمایی بگیم
که تا حالا ندیدیمشون...



حسرت دیدارت

| دوشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۰۵ ب.ظ


حسرت یک بار با تو بودن را دارم
نمیدانم چرا
ولی حسی درونم میگوید
این آرزویی محال است
کسی چه میداند
شاید فرض محال، محال نباشد.



سکوتت

| پنجشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۵۸ ق.ظ


حرفی نیست...
خودم سکوتت را معنی می کنم!
کاش می فهمیدی،
گاهی همین نگاه سردت...
روی زمستان را هم کم می کنـــــــــد...