دلم شکست !
دلم شکست !
عیبی ندارد شکستنی است دیگر ، می شکند !
اصلا فدای سرت ، قضا و بلا بود از سرت دور شد . . . اشکم بی امان می ریزد !
مهم نیست !
آب روشنی است !
خانه ات تا ابد روشن عشق من . . .
- ۰ نظر
- ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۴:۴۵
دلم شکست !
عیبی ندارد شکستنی است دیگر ، می شکند !
اصلا فدای سرت ، قضا و بلا بود از سرت دور شد . . . اشکم بی امان می ریزد !
مهم نیست !
آب روشنی است !
خانه ات تا ابد روشن عشق من . . .
دلم را به تخت می بندم تا ترکت کند
فریاد می زند،می لرزد،خمارت می شود
رها که شد...
او می ماند و یک عمر وسوسه ی تلخ دوباره خواستن
تــــــــــــــــــــــــــــو...
آزارم میــــــــدهی...
به عمــــد...یا غیر عمــــد...خدا میــــــدانـــد
اما من آنقدر خسته ام...
آنقدر شکستـــه ام که هیچ نمیگویم...
حتی دیگر رنجیدن هم از یادم رفته است...
اشک میریزم...
سکوتــــــ میکنم و تــــــــــــو
همچنان ادامه میــــدهی...
نفرینت هم نمیکنم...
خیــــالت راحــــتـــــــــــ
شکسته ها نفرین هم بکنند،گیـــــــرا نیست!
نفریـــن،ته دل میخواهد
دل شکسته هم ک دیگر سر و ته ندارد...!!
لامذهب این همه استخوان در بدنم بود
چــــــــــــرا دلــــــــم را شکـــــــستـــــــــــی؟؟!!
مُفردِ مُونَث نِوِشْتِه هایَم غایِبْ بِمان...
مُخاطَب کِه می شَوی...
لَرْزه بَر اَنْدامِ واژه هایَم می اُفْتَد و...
رُسْوا میشَوَد دِلمْ...